AvanClinic.ir

کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – ایمان داشتن به خود، می تواند به ما کمک کند تا به اهدافمان برسیم، رویاهایمان را آشکار کنیم و رفاه مان را افزایش دهیم. اما در طرف مقابل، عدم اعتقاد به خود به این معنی است که ما کمتر احتمال دارد عمل کنیم، تغییر کنیم یا برای بهبود اوضاع تلاش کنیم. در واقع، وقتی انتظار داریم که شکست بخوریم، بیشتر احتمال دارد که شکست بخوریم.

این بدان معناست که باور به خودمان به نوعی مانند سوئیچ اتومبیلی است که با چرخاندنش استارت می زند و اتومبیل را روشن می کند. ما واقعاً بدون این سوئیچ نمی توانیم جایی برویم. ما نمی توانیم خودمان را به جلو ببریم، ما مسدود می شویم زیرا افکار، نگرش‌ها و اعمال ما با اهدافمان همسو نیستند. بنابراین، ما یا کاری را که لازم است انجام نمی دهیم یا اینکه در طول مسیر خودمان را تخریب می کنیم، گاهی به روش های خودآگاه و گاهی به روش های ناخودآگاه.

برای آشنایی با مشاوره فردی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

مؤلفه های کلیدی ایمان به خود

باور به خود شامل مواردی مانند عزت نفس، اعتماد به نفس، اعتماد به خود، خودمختاری و تسلط بر محیط است.

• عزت نفس این احساس است که شما به عنوان یک انسان ارزش دارید.
• اعتماد به نفس یک نگرش مثبت در مورد توانایی ها، کیفیت ها و قضاوت های شماست.
• اعتماد به خود به این معنی است که می توانید به خودتان تکیه کنید.
• خودمختاری یعنی احساس توانایی انتخاب و هدایت رفتار خود.
• تسلط بر محیط، اعتقاد شما به این است که تلاش شما منجر به تغییراتی می شود که می خواهید.

اینها برخی از مؤلفه های کلیدی هستند که در باور به خودتان نقش دارند. شاید شما فقط برای یکی از آنها تلاش می کنید یا شاید برای همه آنها تلاش می کنید. با درک اینکه مشکلات شما کجاست، تغییر نگرش در مورد خودتان آسان تر خواهد بود.

برای آشنایی با درمان افسردگی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

سوالاتی که باید از خود بپرسید

این سوالات را از خود بپرسید تا بهتر متوجه شوید که آیا عواملی وجود دارد که مانع از باور شما به خودتان می شود یا خیر:

• ارزش خود: آیا برای خود به عنوان یک انسان ارزش قائل هستید؟ قبول داری که بدتر از بقیه نیستی؟
• اعتماد به نفس: آیا نسبت به مهارت ها، نقاط قوت و توانایی های خود احساس خوبی دارید؟ آیا نسبت به خصوصیات شخصی خود احساس خوبی دارید؟ آیا نسبت به قضاوت و میزان عدم تصمیم گیری خود احساس خوبی دارید؟
• اعتماد به خود: آیا می توانید به خودتان تکیه کنید؟ آیا می توانید اعتماد کنید که آنچه را که می گویید انجام خواهید داد؟
• خودمختاری: آیا در انجام کاری که می خواهید انجام دهید احساس آزادی می کنید؟ آیا باور دارید که هیچکس نمی تواند شما را از رسیدن به رویاهایتان باز دارد؟
• تسلط بر محیط: وقتی اقدامی انجام می دهید، آیا معتقدید که به نتایج مورد نظر شما می رسد؟ آیا باور دارید که می توانید به چیزهایی که می خواهید برسید؟

اگر به هر یک از این سؤالات پاسخ «نه» دادید یا به «نه» تمایل داشتید، احتمالاً این موارد توانایی شما را برای باور به خودتان خنثی می‌کنند. مدتی را صرف فکر کردن بیشتر در مورد اینکه چگونه می توانید این باورهای خود را تغییر دهید تا به خودتان بیشتر ایمان بیاورید کنید.

برای آشنایی با درمان اضطراب و نحوه انجام آن کلیک کنید.

چگونه به خود ایمان داشته باشیم؟

خودگویی خود را تغییر دهید

هنگامی که باورهای غیرقابل حمایت خود را شناسایی کردید، با صحبت کردن با ندای درونی خود، این باورها را زیر سوال ببرید. اگر احساس می کنید هیچ ارزشی ندارید، به خود بگویید: “شما فردی ارزشمند، شگفت انگیز و شایسته زندگی خوب هستید.” یا اگر اعتماد به نفس ندارید، ویژگی ها و مهارت های مثبت خود را به خود یادآوری کنید.

نشان داده شده است که خودگویی مثبت عملکرد ما را بهبود می بخشد. با گفتن حرف های مثبت به خود، می توانیم شروع به بازنویسی فیلمنامه های درونی خود کنیم. ما می‌توانیم به آرامی اما مطمئناً شروع به ساخت فیلمنامه‌های جدیدی در ذهن خود کنیم که کمی بیشتر شبیه به تشویق‌کننده‌ها و کمی کمتر شبیه به منتقدان هستند. این به ما کمک می کند تا باورهایمان را تغییر دهیم.

برای آشنایی با درمان وسواس فکری عملی کلیک کنید.

ایجاد اعتماد به نفس

ما اغلب اعتماد را چیزی می‌دانیم که برای دیگران داریم. اما می توانیم به خودمان نیز اعتماد داشته باشیم. داشتن (یا نداشتن) اعتماد به خود، مفاهیمی مشابه با اعتماد (یا نداشتن) به دیگران دارد. برای مثال، وقتی به کسی اعتماد می‌کنیم، با او صادق هستیم، می‌توانیم روی او حساب کنیم و مطمئن هستیم که بهترین کار را برای ما انجام می‌دهد.

پس وقتی به خودمان اعتماد نداریم چه معنایی می تواند داشته باشد؟ خوب، شاید ما نمی خواهیم با خودمان صادق باشیم زیرا هنوز مطمئن نیستیم که شناخت درستی از خود داریم یا نه. شاید برای انجام کارهایی که به خودمان می گوییم نمی توانیم روی خودمان حساب کنیم. یا شاید می ترسیم به جای کمک به خود کارهایی برای آسیب رساندن به خود انجام دهیم.

ممکن است عجیب به نظر برسد، اما بسیاری از ما واقعاً مشکلات اعتماد به نفس داریم. به عنوان مثال، شاید هزار بار به خودمان گفته ایم که قرار است ورزش را شروع کنیم… اما هرگز این کار را انجام نمی دهیم. بنابراین چقدر احتمال دارد که به خودمان اعتماد کنیم تا یک برنامه ورزشی جدید را شروع کنیم؟ خیلی محتمل نیست.

برای آشنایی با روانکاوی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

در اینجا چند نکته برای شروع اعتمادسازی در درون خود آورده شده است:

کاری را که می گویید انجام دهید. شاید این به معنای کاهش تعداد تعهدات به دیگران، یادگیری “نه” گفتن یا تعیین مرزهای قوی تر باشد.

با خودتان صادق باشید. برای رسیدن به حقیقتِ آنچه در زندگی واقعاً فکر می‌کنید، احساس می‌کنید و به آن نیاز دارید، خود را متعهد کنید کنید. سعی کنید خیلی روی کاری که دیگران از شما می خواهند تمرکز نکنید.

کاری را که فکر می کنید درست است انجام دهید. ارزش های خود را زندگی کنید و از قطب نمای درونی خود پیروی کنید. اگر در مسیری هستید که با شما صادق است، به احتمال زیاد باور کردن به توانایی خود برای پیمودن آن آسان تر خواهد بود.

شفاف باشید. واضح تر در مورد اینکه چه کسی هستید و چه می خواهید، صحبت کنید. کارهایی را که مایل به انجام آنها هستید و کارهایی که نیستید را بشناسید. به این ترتیب می توانید به خودتان اعتماد کنید که تصمیمات خوبی بگیرید و آنها را به طور مؤثر انتقال دهید.

برای آشنایی با کلینیک روانشناسی در تهران و پاسداران کلیک کنید.

در پایان

باور به خود، چیزی بیشتر از اینکه خودمان را مجبور کنیم عشق به خود را توسعه دهیم و به دنبال اهدافمان باشیم نیاز دارد. مهم ترین مسئله این است که ببینیم کجا گیر کرده ایم و دلسوزانه در مورد چگونگی خارج شدن کاوش کنیم. امیدوارم نکات گفته شده در این مطلب برای شروع مفید باشد.

محمد امین مختاریان

مطالب مرتبط:

چگونه خودفریبی را تشخیص دهیم؟

5 نکته برای افزایش اعتماد به نفس

3 نکته برای جلوگیری از تله بیشتر خواستن

نکات کلیدی این مطلب:

• اختلاف جنسیتی در میل جنسی ممکن است به دلیل تفاوت های ذاتی بین زن و مرد باشد، اما می تواند هنجارهای اجتماعی نیز دخیل باشند.
• بیشتر مردم مکانیزم ارگاسم زنانه را درک نمی کنند، بنابراین زنان اغلب به اندازه مردان از رابطه جنسی لذت نمی برند.
• بسیاری از زنان نگرش “دختر خوب” را درونی می کنند، بنابراین اگر بیش از حد از رابطه جنسی لذت ببرند، احساس خوبی نمی کنند.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – یک یافته ثابت در روانشناسی این است که زنان به طور متوسط نسبت به مردان علاقه کمتری به رابطه جنسی دارند. آن‌ها میل جنسی کمتری را ابراز می‌کنند و در مقایسه با مردان تمایل کمتری به رابطه جنسی دارند. دلیل این تفاوت جنسیتی در رابطه جنسی یکی از بحث های بزرگ در روانشناسی است.

طبیعت در مقابل پرورش

برخی از روانشناسان استدلال می کنند که این اختلاف در میل جنسی به دلیل تفاوت های ذاتی بین زن و مرد است. بر اساس رویکرد تکاملی، نرها می‌توانند با جفت‌گیری با تعداد زیادی ماده و داشتن فرزندان تا حد ممکن تناسب تولید مثل خود را بهینه کنند. در نتیجه، مردان باید میل جنسی بالایی داشته باشند و تمایل بیشتری به رابطه جنسی معمولی داشته باشند.

در مقابل، زنان از نظر تعداد فرزندانی که می توانند تولید کنند محدود هستند. علاوه بر این، آنها کسانی هستند که هزینه های بارداری و فرزندآوری را متحمل می شوند. بنابراین، زنان باید در مورد اینکه با چه کسی جفت می‌شوند سختگیر باشند و شروع رابطه جنسی را تا زمانی که متقاعد شوند مرد برای کمک به مراقبت از کودکان ثابت قدم می شود به تأخیر بیاندازند.

روانشناسان دیگر معتقدند که این اختلاف در میل جنسی ناشی از عوامل اجتماعی است. به طور خاص، ما به پسران و دختران نوجوان پیام های متفاوتی در مورد تمایلات جنسی آنها می دهیم.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

از یک طرف، مردان جوان تشویق می شوند که جو سرکش خود را حفظ کنند و ما معمولاً وقتی به میل جنسی خود عمل می کنند می گوییم: بالاخره پسرها، پسر هستند.

از سوی دیگر، به دختران جوان گفته می‌شود که یک دختر خوب علاقه جنسی خود را نشان نمی‌دهند یا حتی اصلاً نباید تمایل جنسی داشته باشد. زنان جوانی که تمایل زیادی به رابطه جنسی نشان می دهند، مشکل اخلاقی یا اختلال روانی دارند. اما بسیاری از پسران جوان فعال از نظر جنسی هرگز با این نوع رفتار مواجه نمی شوند.

زنان کمتر از مردان از رابطه جنسی لذت می برند

به طور کلی همانطور که تفاوت های گروهی یا فردی وجود دارد، شکی نیست که طبیعت و پرورش نیز هر دو نقش دارند. تری کانلی (Terri Conley) و ورنا کلین (Verena Klein  )، روان‌شناسان دانشگاه میشیگان استدلال می‌کنند که دلیل دیگری برای تفاوت جنسیتی در میل جنسی وجود دارد که روانشناسان تاکنون چندان به آن نپرداخته اند. یعنی وقتی زن و مرد رابطه جنسی دارند، عموماً زنان کمتر از مردان از رابطه جنسی لذت می برند. این محققان استدلال می کنند که از آنجایی که کیفیت رابطه جنسی زنان به اندازه مردان نمی باشد، جای تعجب نیست که زنان همانند مردان به رابطه جنسی علاقه نداشته باشند.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

کانلی و کلاین در مقاله‌ای که اخیراً در مجله Perspectives on Psychological Science منتشر کرده‌اند، چهار دلیل را بیان می‌کنند که چرا رابطه جنسی برای زنان به اندازه مردان جذاب نیست.

دلیل اول به تفاوت های آناتومیکی بین زن و مرد مربوط می شود. به پسرها آموزش داده می شود که هر بار که ادرار می کنند آلت تناسلی خود را نگه دارند، بنابراین آنها به سرعت یاد می گیرند که لمس کردن خود چقدر لذت بخش است. در مقابل، دختران نیازی به لمس کلیتوریس خود در زندگی روزمره ندارند، بنابراین کمتر احتمال دارد که لذت انجام این کار را به تنهایی کشف کنند. به عنوان بزرگسالان جنسی، بسیاری از زنان در ارگاسم مشکل دارند زیرا نمی دانند که کلیتوریس آنها باید تحریک شود و حتی ممکن است از انجام این کار احساس شرم کنند. علاوه بر این، ماهیت نافذ آمیزش آلت تناسلی  و واژن به این معنی است که زنان به مراتب بیشتر از مردان درد را تجربه می کنند.

دلیل دوم این است که زنان بیشتر از مردان قربانی خشونت جنسی می شوند. مردان به طور کلی بزرگتر و قوی تر از زنان هستند و تمایلات تهاجمی بیشتری دارند، بنابراین کمتر از زنان قربانی می شوند. اگر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اید، طبیعی است که در برقراری مجدد رابطه جنسی احتیاط کنید، حتی با همسر خود.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

در واقع، ترس از امنیت دلیل رایجی برای اختلال در برقراری رابطه جنسی می باشد. در حالی که زنان قبل از اینکه بتوانند احساس و تمایل جنسی داشته باشند، باید احساس امنیت کنند. با این حال، کانلی و کلاین همچنین حدس می‌زنند که مردانی که قربانی خشونت جنسی شده‌اند به همان اندازه زنان در رابطه جنسی محتاط می باشند.

دلیل سوم مربوط به استانداردهای دوگانه جنسی است که در بسیاری از جوامع نفوذ کرده است. اگرچه زنان امروز نسبت به 60 سال پیش از نظر جنسی آزادتر هستند، اما همچنان پیام هایی در مورد اینکه یک “دختر خوب” چگونه باید رفتار کند دریافت می کنند. این نوع پیام ها مطمئناً در مورد برخوردهای جنسی گاه به گاه و خارج از قائده صادق است. اما حتی در روابط متعهدانه، بسیاری از زنان همچنان این پیام ها را با خود دارند و در رابطه جنسی با همسر خود احساس گناه یا شرم می کنند.

دلیل چهارم به پیشبازی مربوط می شود. بر اساس سناریویی که تقریبا اکثر زوجین آن را پیش می برند، مرد شروع به نشان دادن تمایل خود به رابطه جنسی می کند و اگر شریک زندگی او مایل باشد، این امر به پیشبازی می رسد که بیشتر روی ایجاد نعوظ متمرکز است. پس از رسیدن به این هدف، دخول انجام می شود و تا زمانی که به مرد به ارگاسم برسد، این روند ادامه خواهد داشت. انتظار می رود که زن در این مدت نیز به نوعی به ارگاسم برسد، حتی اگر کلیتوریس به ندرت در طول رابطه جنسی نافذ تحریک شود.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

اگرچه بسیاری از زوج‌ها با دانش جنسی آشنا هستند و می‌دانند چگونه رابطه جنسی را برای هر دو طرف لذت‌بخش کنند، اما بسیاری از زوج‌ها وجود دارند که رابطه جنسی را کاری برای رضایت طرف مقابل خود می دانند. یعنی یکی به ارگاسم می رسد و دیگری «لذت» راضی کردن او را به دست می آورد.

به گفته کانلی و کلاین، تعداد بسیار کمی از زوج ها درگیر کونیلینگوس هستند. حتی زنانی که مایل به انجام رابطه جنسی دهانی با شریک زندگی خود هستند، گاهی از دریافت آن احساس شرم یا انزجار می کنند. با این حال، بدون تحریک کافی کلیتوریس، احتمال رسیدن زنان به ارگاسم بسیار کم است.

علاوه بر این، تعداد کمی از زوج ها در طول رابطه جنسی با هم ارتباط برقرار می کنند. آنها به داشتن رابطه جنسی به عنوان “انجام کاری طبیعی” فکر می کنند و صحبت کردن در طول این “عمل حیوانی” را غیر ضروری یا حتی نامناسب می دانند. علاوه بر این، هم مرد و هم زن تمایل دارند که از آناتومی جنسی زنان و مکانیسم نحوه عملکرد ارگاسم زنان بی اطلاع باشند.

برای مشاهده بهترین روانشناس در پاسداران و تهران کلیک کنید.

با توجه به اینکه بسیاری زنان نسبت به مردان رابطه جنسی نابرابری را تجربه می کنند، جای تعجب نیست که آنها کمتر به آن تمایل دارند. اما لازم نیست این طور باشد. آموزش جنسی جامع و متناسب با سن می تواند به بزرگسالان نوظهور کمک کند تا بفهمند که چگونه روابط جنسی را برای هر دو شریک سرگرم کننده و هیجان انگیز کنند. انسان ها ذاتاً موجوداتی بسیار جنسی هستند و با غلبه بر جهل و اطلاعات غلطی که در جوامع مختلف وجود دارد، هم زن و هم مرد می توانند به نوعی از رضایت جنسی دست یابند که زندگی را ارزشمند می کند.

محمد امین مختاریان

مطالب مرتبط:

3 روش استفاده از تاب آوری جنسی برای غلبه بر چالش های جنسی

اختلاف میل جنسی را چگونه کاهش دهیم

آیا نیازهای جنسی برآورده نشده دارید؟

16 عامل اصلی خستگی جنسی

مرکز مشاوره آوان پاسداران – وجود زندگی جنسی رضایت بخش یکی از کلیدهای یک ازدواج شاد است. تحقیقات نشان می دهد که بین رضایت جنسی و رضایت از رابطه همبستگی قوی وجود دارد. همچنین داده ها نشان می دهند که هر دو (رضایت جنسی و رضایت از رابطه) با گذر زمان کاهش می یابند.

با این حال، نگاه دقیق تر به داده ها داستان پیچیده تری را بیان می کند. در حالی که فراوانی رابطه جنسی و رضایت از رابطه در طول سال‌ها برای اکثر زوج‌ها رو به کاهش است، برخی از آنها سطوح بالایی از فعالیت جنسی و شادی را در رابطه خود طی چندین دهه حفظ می‌کنند. بنابراین، سوال دانشمندان علوم روابط این است که زوج های خوش شانسی که می توانند شور و اشتیاق را در مدت طولانی حفظ کنند چه کسانی هستند؟

برای آشنایی با مشاوره جنسی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

به گفته اریک تو (Eric Tu) روانشناس دانشگاه یورک کانادا، برخی تحقیقات نشان می دهد زوج هایی که این اشتیاق را حفظ می کنند، دارای ویژگی شخصیتی برون گرایی بالایی هستند. برونگراها به دلیل طبیعت برونگرا و اجتماعی خود، می توانند روابط با نشاط تری را ایجاد کنند و در نتیجه، آنها تمایل به داشتن رابطه جنسی بیشتری نسبت به افراد درونگرا دارند.

با این حال، مطالعات در مورد برون‌گرایی و شادکامی زناشویی برای درازمدت، مختلف است. برخی از مطالعات همبستگی را عامل می دانند و برخی دیگر نه. به همین دلیل، اریک و همکارانش حدس زدند که شاید مفهوم برون گرایی بیش از حد گسترده باشد و آنچه باعث رضایت جنسی و رابطه طولانی مدت می شود، نوع خاصی از برون گرایی است. در مقاله ای که اخیراً منتشر کردند، آنها پیشنهاد کردند که کاریزما ممکن است همان ویژگی شخصیتی باشد که به دنبال آن هستند.

کاریزما در محل کار

روانشناسان شخصیت، کاریزما را ترکیبی از دوست داشتنی بودن و تأثیرگذاری می دانند. مطمئناً افراد کاریزماتیک برون گرا هستند، اما علاوه بر این آنها مهارتی دارند که دیگران را نه تنها می توانند دوست داشته باشند، بلکه تمایل دارند تا دیگران از آنها پیروی کنند. به همین دلیل، افراد کاریزماتیک تمایل دارند تا نقش های رهبری را بر عهده بگیرند.

ویژگی های کاریزما بیشتر در چارچوب های سازمانی و رهبری مورد مطالعه قرار گرفته است. افراد کاریزماتیک دوست داشتنی هستند زیرا به منافع و رفاه دیگران اهمیت می دهند و اطرافیانشان از این دلسوزی واقعی متاثر می شوند و در نتیجه الهام می گیرند که از آنها پیروی کنند.

برای آشنایی با مشاوره جنسی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

مطمئناً، پویایی گروه های بزرگ با روابط صمیمی کاملاً متفاوت است. با این وجود، اریک و همکارانش پیشنهاد می‌کنند که افراد کاریزماتیک ممکن است به دلیل نگرانی واقعی که برای نیازهای شریک زندگی خود نشان می‌دهند، زندگی جنسی و ازدواج رضایت‌بخش‌تری داشته باشند.

از نظر علم روابط، افرادی که نیازهای رابطه را بر نیازهای خود ترجیح می دهند، دارای قدرت جمعی بالایی هستند. وقتی صحبت از زندگی جنسی زوجین به میان می آید، گفته می شود کسانی که برآوردن نیازهای شریک زندگی خود را در اولویت قرار می دهند، دارای قدرت اجتماعی بالایی هستند.

کاریزما در اتاق خواب

در دو مطالعه که شامل بیش از 500 زوج می شد، محققان سطوح کاریزما، میل جنسی، رضایت جنسی و توانایی های ارتباطی را اندازه گرفتند. در هر دو مطالعه، محققان دریافتند که افراد کاریزماتیک میل جنسی و رضایت جنسی زیادی را تجربه می کنند.

افراد کاریزماتیک همچنین سطوح بالایی از توانایی ارتباطی را از خود نشان می‌دهند که به نیازهای جنسی شریک زندگی خود بسیار توجه می‌کنند. بنابراین، جای تعجب نیست که شرکای آنها نیز سطوح بالایی از رضایت جنسی و رابطه را گزارش کرده اند، حتی اگر خودشان کاریزماتیک باشند یا نه.

برای آشنایی با مشاوره جنسی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

در محیط های کاری، افراد کاریزماتیک به عنوان همکاران و رهبران پرشور شناخته می شوند. این مطالعه جدید نشان می دهد که آنها این سطح بالا از اشتیاق را به زندگی صمیمی خود نیز وارد می کنند. علاوه بر این، این تمایل به اشتیاق با رابطه جنسی رضایت بخش تر و ازدواج شادتر نتیجه می دهد.

ویژگی های شخصیتی معمولاً به صورت ذاتی یا در اوایل زندگی مشخص می شوند. بنابراین، ممکن است جالب باشد که بدانید افرادی با ویژگی های شخصیتی خاص، مانند کاریزما، رابطه جنسی فوق العاده و ازدواج های شادی دارند. اما این چگونه به یک فرد معمولی که دارای شخصیت طبیعی کاریزماتیک نیست کمک می کند؟

آیا می توان کاریزما را یاد گرفت؟

در اینجا به تحقیقات جان آنتوناکیس (John Antonakis) روانشناس سوئیسی اشاره می کنیم که نشان می دهد افراد می توانند رفتارهای یک رهبر کاریزماتیک را در محیط کار بیاموزند. به عنوان مثال، افراد کاریزماتیک احساسات خود را چه در گفتار و چه در حرکات به گونه ای نشان می دهند که اطرافیان خود را هیجان زده می کنند.

به همین ترتیب، افراد کاریزماتیک در احساسات جمعی شریک هستند. یعنی به جای اینکه بخواهند اراده خود را بر گروه تحمیل کنند، در عوض به خواسته های دیگران علاقه نشان می دهند. این جهت گیری دیگری است که کاریزماتیک ها را بسیار دوست داشتنی می کند.

می توان به راحتی متوجه شد که چگونه این ویژگی ها برای ایجاد و حفظ روابط صمیمانه رضایت بخش نیز اهمیت دارند. این ویژگی‌ها همچنین منعکس‌کننده رفتارهایی است که زوج درمانگران و مشاورین فردی مدت‌هاست که مراجعین خود را تشویق به اتخاذ آن می‌کنند.

برای آشنایی با مشاوره جنسی و نحوه انجام آن کلیک کنید.

اگر می خواهید در اتاق خواب کاریزماتیک باشید، موارد زیر را امتحان کنید. احساسات خود را از شریک زندگی خود پنهان نکنید، بلکه احساسات واقعی خود را نشان دهید. همچنین با دقت به صحبت های همسرتان گوش دهید و نشان دهید که واقعاً به شادی او اهمیت می دهید. در نهایت، نیازهای خود را برای لحظه ای کنار بگذارید و به جای آن بر روی برآورده کردن نیازهای شریک زندگی خود تمرکز کنید و اعتماد داشته باشید که او در ازای آن نیازهای شما را برآورده خواهد کرد.

با انجام این کار، شما و شریک زندگی تان می توانید یک چرخه با فضیلت از مراقبت و مهربانی متقابل ایجاد کنید که شعله های شور و اشتیاق را برای سال های آینده روشن نگه می دارد.

محمد امین مختاریان

مطالب مرتبط:

رابطه جنسی با چشم بسته یا باز؟

3 روش استفاده از تاب آوری جنسی برای غلبه بر چالش های جنسی

علل روانی اختلال نعوظ چیست؟